آموزش پرسونال برندینگ چیست و جرا مهم است؟ آموزش پرسونال پرسونال برندینگ شامل چه مواردی میشود؟ چطور به یک برند شخصی تبدیل شویم؟ ریشههای اساسی personal branding چیست؟ چطور در حوزه کاری خود، به یک برند تبدیل شویم؟ پرسونال برندینگ چطور بر درآمد ما تاثیر میگذارد؟
در این مقاله فوق العاده قصد داریم با هم در مورد یکی از حساسترین، جذابترین و تاثیرگذارترین علومی صحبت کنیم که نه تنها میتواند منجر به افزایش درآمد ما شود بلکه میتواند به شهرت، اعتبار و بهبود اعتماد به نفس و عزت نفس ما کمک کند صحبت کنیم و آن چیزی نیست جر آموزش پرسونال برندینگ ، پس اگر میخواهید جواب سوالات بالا را با هم بررسی کنیم در این آموزش همراه ما بمانید.
برای اینکه بتوانید در پیاده سازی نکات آموزش پرسونال برندینگ موفق تر باشید، لازم است که به آموزش های زیر به اندازه کافی مسلط باشید و تک تک نکات آن ها را به کار بگیرید:
- آموزش بازاریابی
- آموزش فروش
- آموزش تبلیغات
- آموزش تبلیغ نویسی
- آموزش دیجیتال مارکتینگ
- آموزش بازاریابی محتوا
- راهکارهای افزایش فروش
- افزایش فالوور اینستاگرام
- آموزش تبلیغات در اینستاگرام
قبل از اینکه بخواهیم به تعریف پرسونال برندینگ و مزایای بهبود و ارتقای آن بپردازیم سریعا میرویم سر اصل مطلب تا ببینیم باید از آموزش این مهارت و تخصص چه انتظاری داشته باشیم و چطور میتوانیم با کمک آن خود را بهبود دهیم.
آموزش پرسونال برندینگ چیست؟
آموزش پرسونال برندینگ فرآیند یادگیری و توسعه برخی از مهارت های بازاریابی برای ایجاد و حفظ یک برند شخصی است. این حوزه آموزشی طیف وسیعی از موضوعات را پوشش می دهد، از جمله تعریف ارزش پیشنهادی منحصر به فرد، ایجاد یک بیانیه برند شخصی، توسعه هویت بصری، ایجاد حضور آنلاین و شبکه سازی موثر.
آموزش پرسونال برندینگ می تواند در قالب های مختلف از جمله کارگاه های آموزشی، دوره های آنلاین، جلسات مربیگری و برنامه های مربیگری انجام شود.
برخی از برنامه ها و دوره های آموزشی آن توسط دانشگاه ها، انجمن های حرفه ای و سازمان های تجاری ارائه می شوند، در حالی که برخی دیگر توسط مدرسان مستقل، مجموعه های آموزشی خصوصی، مربیان و مشاوران فردی اجرا می شوند.
چرا آموزش پرسونال برندینگ مهم است؟
در بازار کار رقابتی امروز، داشتن یک برند شخصی قوی برای موفقیت شغلی ضروری است و به نوعی جزیئو از قوانین ثروت محسوب میشود! طبق یک مطالعه توسط CareerBuilder، 70٪ از کارفرمایان از رسانه های اجتماعی برای بررسی متقاضیان شغل استفاده می کنند. این بدان معنی است که جویندگان کار باید مراقب فعالیت های آنلاین خود باشند و اطمینان حاصل کنند که پرسونال برند آنها با اهداف حرفه ای آنها سازگار است.
علاوه بر جویندگان کار، مدرسان، کارآفرینان، فریلنسرها (شغل فریلنسری) و صاحبان مشاغل نیز می توانند از آموزش پرسونال برندینگ بهره مند شوند. با بهبود این نورد و قوی تر شدن آن، آنها می توانند مشتریان بیشتری جذب کنند، اعتبار ایجاد کنند و خود را از رقبای خود متمایز کنند.
علاوه بر این، پرسونال برندینگ فقط به معنای خود تبلیغی نیست. این در مورد ایجاد تأثیر مثبت و ارائه ارزش به دیگران است. با ساختن یک برند شخصی قوی، افراد می توانند خود را به عنوان رهبران فکری و تأثیرگذار در صنعت خود تثبیت کنند و دیگران را برای پیگیری اهداف خود ترغیب کنند.
از طرف دیگر زمانی که ما به شهرت کافی میرسیم حتی افراد خانواده و اطرافیانمان احترام بیشتری به ما میگذارند که این مورد با هیچ پولی قابل مقایسه نیست چرا که باعث ایجاد احساس خوشبختی، رضایت درونی و آرامش میشود.
شما میتوانید بسته به شرایط خود که چه جویای کار هستید، چه میخواهید کارآفرین شوید و چه الان کارآفرین هستید و میخواهید موفق تر از قبل شوید، مقاله های زیر را برای بهبود کسبوکار خود مطالعه نمایید:
- بهترین شغل
- شغل خانگی
- شغل دوم
- کسب درآمد از گوشی
- آموزش کارآفرینی
- آموزش استارت آپ
- آموزش مدیریت زمان
- آموزش هدف گذاری
- آموزش افزایش هوش هیجانی
- آموزش ساخت بیزینس پلن
- آموزش فن بیان
- آموزش سخنرانی
آموزش برندسازی شخصی
آموزش پرسونال برندینگ از چندین گام تشکیل میشود که در ادامه به مهمترین این گام ها خواهیم پرداخت:
- نام تجاری شخصی: با تعریف ارزش پیشنهادی منحصر به فرد شخص خود که نشان دهنده مهارت ها، تخصص و شخصیت شما را خلاصه می کند، شروع نمایید. این گام به شما کمک می کند خود را از دیگران متمایز کرده و پیامی واضح از جنس بازاریابی ایجاد نمایید تا مخاطبان هدف (پرسونا) شما، به جایگاه والای شما پی ببرند، برای طراحی نام و طراحی شعار برند از بخش منو به بخش خدمات مراجعه نمایید.
- یک هویت بصری ایجاد کنید: هویت بصری شما شامل لوگو، پالت رنگ و عناصر طراحی است که نشان دهنده برند شخصی شما است. هویت بصری به شما کمک می کند تا یک تصویر ثابت و قابل تشخیص در تمام مواد بازاریابی خود ایجاد کنید. شما میتوانید از بخش خدمات طراحی لوگو، یک لوگو برای این هدف بزرگ سفارش دهید.
- حضور آنلاین: در عصر دیجیتال امروزی، حضور آنلاین برای برندسازی شخصی ضروری است. یک وب سایت حرفه ای، پروفایل های رسانه های اجتماعی و نمونه کارها آنلاین ایجاد کنید تا مهارت ها و دستاوردهای خود را به نمایش بگذارید. به عبارت دیگر شما باید یک سایت داشته باشید که در آن مهارت های خود را آموزش دهید تا تخصصتان را به رخ بکشید، پس همین الان آموزش طراحی سایت آموزشی را بررسی نمایید.
- شبکه به طور موثر: شبکه سازی یک جزء حیاتی از آموزش پرسونال برندینگ است. در رویدادهای صنعت شرکت کنید، به سازمانهای حرفهای بپیوندید، و با سایر متخصصان در حوزه خود ارتباط برقرار کنید تا شبکه خود را گسترش دهید و روابط خود را ایجاد کنید.
- به طور مداوم مهارت های خود را بهبود دهید: برندسازی شخصی یک اتفاق نیست که یک بار پیش بیاید و تمام شود، بلکه یک فرآیند مداوم است. به طور مداوم مهارت های جدیدی بیاموزید، با روندهای صنعت به روز باشید و برای بهبود پرسونال برندینگ خود به دنبال بازخورد باشید.
آموزش پرسونال برندینگ یک سرمایه گذاری ارزشمند برای هر کسی است که می خواهد در حرفه یا تجارت خود موفق شود. با توسعه و اجرای یک استراتژی برندسازی شخصی موثر، افراد می توانند خود را به عنوان متخصص در زمینه خود معرفی کنند، اعتبار ایجاد کنند و فرصت های بیشتری را جذب کنند. به یاد داشته باشید که پرسونال برندینگ فقط برای خود تبلیغی نیست، بلکه ایجاد تأثیر مثبت و ارائه ارزش به دیگران است.
هر چند که بدون تبلیغ احتمالا افراد زیادی هیچگاه شما را نخواهند شناخت، پس علاوه بر یادگیری مهارت های ارتباط موثر، گسترش مهارت های تخصصی و فعالیت در رسانه های اجتماعی باید دست به دامن تبلیغات برای گرفتن بهترین نتیجه ممکن شویم!
یک فرصت ویژه
مردم عقلشون به چشمشونه!
اگر میخوای بیزینس و برندت به حساب بیاد باید از نظر اسم و رسم و لوگو بهتر از رقبات باشه!
همین الان یاد بگیر ظاهر برندت را طراحی کنی:
پرسونال برندینگ چیست؟
زمانی که میخواهیم در مورد علوم انسانی و زیر شاخههای آن صحبت کنیم و تعاریفی را ارائه دهیم، در لحظه اول احتمالا با خود میگوییم کاری ندارد که بازاریابی این است، فروش آن است، پرسونال برندیگ چنان است، اصلا روانشناسی بهمان است. اما بعد از گذشت آن لحظه اول و زمانی که یک مقدار عمیقتر فکر میکنیم میبینیم که شاید به همین سادگی نتوانیم مفاهیم علوم انسانی را تعریف و یا حتی شرح دهیم!
اگر قبلا در گوگل به جستجوی برندسازی شخصی رفته باشید و تعاریف سایتهای دیگر را مطالعه کرده باشید، احتمالا با یک سری جمله کلیشهای مثل برند سازی تجاری، محصول و کسبوکارها این است و بعد از شروع اقتصاد فریلنسری و با پیدایش شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام مفهوم برندسازی شخصی شکل گرفت و اینروزها با توجه به اینکه مردم دوست دارند کالایی را بخرند که بنیان گذار آن را میشناسند، پس مفهوم پرسونال برندینگ داغ شده است.
متاسفانه یک مثال استیو جابز را هم گرفتهاند دستشان و ول هم نمیکنند! گویی کل دنیای بازاریابی فقط یک مثال دارد آن هم استیو جابز و شرکتش اپل. میخواهند در مورد نوآوری بگویند اپل، در مورد استراتژی بگویند اپل و نوکیا، در مورد برندسازی اصلا مگر غیر از اپل محصول دیگری برند هست؟ خلاصه کل دانش ناقصشان همین هست و لاغیر!
آیا منظور ما این است که استیو جابز یک پرسونال برند یا برند شخصی نبوده؟ قطعا خیر! اتفاقا یکی از مثالهای دنیای بازاریابی باید استیو جابز و اپل باشد ولی دنیا به این ختم نمیشود و مثال های بیشتر و بهتری متناسب با شرایط ایران باید پیدا و بررسی کرد. چرا؟ چون اگر شما بخواهید ساختارها را بشکنید و مثلا مثل آقای استیو جابز پلاک ماشین خود را بکنید و به خیابان بروید، احتمالا سر وقت نخواهید رسید!
پس با این مقدمه ضروری باید بپردازیم به اینکه واقعا، “پرسونال برندینگ چیست”؟ به رسم آموزشهای ب م م ابتدا تعاریف مراجع برتر وب انگلیسی را بررسی میکنیم و آنها را نقد میکنیم و در نهایت بهترین تعریف از نظر خودمان را با هم در میان میگذاریم:
برندسازی شخصی در ویکی
قطعا اولین مرجع دم دستی برای تعاری ویکی پدیا به آدرس en.wikipedia.org است:
برندسازی شخصی به تلاش آگاهانه و عمدی یک فرد برای تأثیرگذاری بر اذهان عمومی با هدف مرجعسازی در صنعت خود، ارتقای اعتبار، و متمایز ساختن خود از رقبا، پیشرفت شغلی و گسترش دایره نفوذ بر مخاطبان و در نهایت اثرگذاری بیشتر، گفته میشود.
فرآیند پرسونال برندینگ شامل یافتن ویژگی (ویژگیهای) منحصربهفرد خود، تلاش برای ایجاد شهرت بر روی ویژگیهای شخصیتی که میخواهید با آنها شناخته شوید، اجازه دادن برای شناخته شدن با یک سری ویژگیهایی شخصیتی است که شما به شناخته سپس به خود اجازه میدهید که به خاطر آنها شناخته شوید و در نهایت، هدف ساختن فردی در ذهن مخاطب است که پیامی را با آن ویژگیهای گفته شده منتقل کند و بتواند منجر به درآمدزایی بشود.
شاید در نگاه اول با خود بگویید این یک تعریف کامل است؛ اما دست نگه دارید، این تعریف کامل نیست زیرا:
- لزوما فرایند برندسازی شخصی یک تلاش آگاهانه نیست: خیلی از افرادی که در صنعت خود یک پرسونال برند هستند، برای آن تلاش آگاهانهای نکردهاند. فقط هدفی پاک داشته آن را دنبال کردند و در نهایت علاوه بر شهرت زیاد به یک برند شخصی تبدیل شدهاند. مثلا آیا تختی تلاش آگاهانه کرده است؟ آیا دکتر شاهیده پور (یکی از برترین اساتید برق) یا مریم میرزاخانی (scholar.google.com) تلاش عمدی انجام داده اند؟
- لزوما پرسونال برندینگ منجر به افزایش درآمد نمیشود: درست است که در اکثر موارد میتواند به افزایش درآمد و یا درآمد زایی ما کمک کند، ولی این را هم باید در نظر گرفت که مردم و رسانهها این افراد را زیر ذرهبین قرار میدهند و معمولا با کوچکترین اشتباهی (هر چند سهوی) آن فرد را بدون در نظر گرفتن تخصص، گذشته و… به شدت میکوبند.
- ویژگیهای شخصیتی دست ما نیست: در تعریف بالا ویژگیهای شخصیتی یا توسط خود ما انتخاب و بولد میشوند، یا اجازه میدهیم افراد به ما آن ویژگیها را نسبت دهند. اما در دنیای واقعی ما نه توان این کار راداریم نه این کار به صرفه است و حتی در تناقض با اصول بازاریابی یعنی USP است. میخواهید مردم شما را یک پرسونال برند بشناسند با مجموعهای از ویژگیهای جذاب؟ به شما تبریک میگویم احتمالا شما به هبچ چیز مشهور نمیشوید.
از این 3 مورد اساسی که بگذریم، این تعریف در حد یک تعریف است یعنی خب که چی؟ من میخواهم فرایند پرسونال برندینگ را انجام دهم این تعریف چه کمکی میکند؟
پرسونال برندینگ از نگاه اینفولوئنسر مارکتینگ
اگر به دنیای تبلیغات و به خصوص اینفولوئنسر مارکتینگ علاقه مند باشید احتمالا اسم سایت influencermarketinghub.com برای شما آشنا است. تعریف این سایت از پرسونال برندینگ به صورت زیر است:
پرسونال برندینگ همان نحوه تبلیغ خودتان است که منظور از خود در اینجا، ترکیبی منحصر به فرد از شخصیت، مهارتها و تجربههای شما بوده و میخواهید دنیا شما را با آنها ببیند. برندسازی شخصی در حقیقت بیان داستان شماست که چگونه رفتار میکنید، چگونه از کلمات استفاده میکنید و در نهایت ناگفتهها و نگرش شما را منعکس میکند.
افراد مختلف از پرسونال برندینگ برای متمایز کردن خود از سایر افراد استفاده می کنند. اگر این موضوع به خوبی انجام شود، میتوانید برندسازی شخصی خود را به گونه ای با کسب و کار خود پیوند دهید که هیچ برندسازی شرکتی نمی تواند با آن رقابت کند.
همانطور که گفتیم سایت اینفولوئنسرمارکتینگ دیدگاهی تبلیغاتی دارد و از این رو اولین چیزی که در تعریف بالا به چشم میخورد این است که برندسازی شخصی، یک فعالیت تبلیغاتی است. به این تعریف هم میتوان نقدهای جدی گرفت:
- پرسونال برندینگ لزوما با تبلیغ همراه نیست: همانطور که قبلا گفتیم لزوما حتی در بعضی از نمونههای خیلی موفق آگاهانه هم نیست چه برسد به آنکه با استراتژی و تفکر تبلیغاتی همراه باشد.
- شخصیت، مهارت و تجربه همه چیز در مسیر برندسازی شخصی نیست: ممکن است مواردی باشد که حتی فکرش را هم نمیتوان کرد ولی در فرایند پرسونال برند شدن یک شخص بیشترین تاثیر را داشته باشد. مثلا یک ورزشکار به یک رویداد اجتماعی یا طبیعی بک واکنشی نشان میدهد و در یک لحظه بدون توجه به تحصص، تجربه، شخصیت و گذشته او یا منفورترین فرد در ذهن مخاطبان میشود یا محبوبترین!
- دنیا شما را نمیبیند: بزرگترین اشتباه این است که بخواهیم در فرایند برندسازی و به خصوص در برندسازی شخصی همه چیز برای همه کس بشویم! در تعریف بالا کلمه دنیا بزرگترین اشتباهی است که حتی از فردی که با الفبای مارکتینگ آشنا است میداند که کاملا اشتباه است.
- برندسازی شخصی داستان نیست: چقدر باید یک نویسنده حقیر باشد که جمله ای را از کتاب (هر برند یک قصه است) بردارد و آن را به صورت خام استفاده کند. برند شخصی شما داستان زندگی شما نیست! بلکه در بهترین حالت بخشی از یک کل بزرگ است که یا شما تصمیم میگیرید مخاطب آن را بفهمد یا مخاطب خودش متوجه آن میشود. از طرفی داشتان ها مهم نیستند چیزی که مهم است درک مردم از آن داستان است. مثلا به این دو جمله دقت کنید ایلان ماسک در یک کشور آفریقایی به دنیا آمد، به مشروبات الکلی معتاد شد، در نهایت تحصیل را رها کرد. حالا در جمله قبلی به جای ایلان ماسک بگذارید کریم عبدالساجد (اسم فرضی) نتیجه را در کامنتها با ما به اشتراک بگذارید.
- مرز خوب بودن معلوم نیست: در پاراگراف دوم گفته شده است که پرسونال برندینگ در صورت خوب بودن میتواند به کمک برند شرکتی یا تجاری بیاید. خیلی هم خوب مرز خوب بودن کجاست؟ معیار و سنجش آن چیست؟
پس این تعریف هم شاید زیاد دقیق نباشد و نتوان به آن بسنده کرد.
پرسونال برندینگ از نگاه بمم
پرسونال برندینگ یا برندسازی شخصی یعنی سعی کنیم به صورتی به نظر برسیم که مخاطبین انتخابی ما در صورت فکر، تصور و گفتگو کردن در مورد حوزه فعالیت و یا رقبای ما، ما را با یک ویژگی خاص و مفید و مجموعهای از ویژگیهای مثبت و منفی انتخابی به یاد آورند.
خب این تعریف یکم نیاز به شکافتن و بررسی جزئی دارد برای همین به بخش تقسیم میکنیم و در مورد هر بخش، کمی با هم صحبت میکنیم:
- پرسونال برندینگ از جنس تلاش است: در اول تعریف گفتیم برندسازی شخصی یعنی سعی کنیم. حقیقت این است که در دنیای بازاریابی فقط میتوان سعی کرد، یعنی شما از هر نظر بهترین باشید، بیشترین بودجه تبلیغاتی را خرج کنید، افراد محبوب و مشهور زیادی شما را به صورت واقعی و خود جوش تایید کنند، باز هم ممکن است نتیجه ای که انتظار دارید را نگیرید. البته برعکس آن هم در دنیا و ایران کم ندیدهایم!
- مخاطبین انتخابی ما: انقدر در موارد مختلف سایت ب م م در مورد اهمیت پرسونا و انتخاب مخاطب تاکید کرده است که گفتن هر چیز اضافهای در این مورد تکرار مکررات است ولی به صورت خیلی خلاصه ما باید بنا به ویژگیهای شخصیتی، چالش ها و فرصت های خود یک گروه از آدم ها را انتخاب و خودمان و محصولاتمان را به آن ها عرضه کنیم.
- فکر، تصور و گفتوگو: خیلی مهم است تلاشی که در راستای ساخت و بهبود پرسونال برندینگ میکنیم منجر به آن شود که وقتی افراد در مورد حوزه ما فکر میکنند به یاد ما بیافتند و این اعتماد را داشته باشند که اسم ما را بر زبان بیاورند. برای اینکه بی احترامی به فردی در ایران نشود بیایید مثالی خارجی بزنیم. فرض کنید شما در یکی از شهرهای آمریکا که میدانیم اکثریت آنها طرفدار دموکراتها هستند (مثل اهالی تگزاس) بخواهید از دونالد ترامپ به عنوان یک سیاست مدار موفق نام ببرید! فکر میکنید چه میشود؟ احتمالا افرادی که در جمع حضور دارند اگر خیلی بخواهند به شما احترام بگذارند نهایتا شما را ترد کنند و در مهمانیهای بعدی شما را دعوت نکنند و در صورتی که در یک جمع غیر آشنا از ترامپ دفاع کنید، احتمالا خونتان گردن خودتان است!
- پرسونال برندینگ در مقایسه با رقبا تعریف میشود: یعنی اگر الان بخواهیم یک نفر را در حوزه تکنولوژی، روانشناسی و… به عنوان پرسونال برند معرفی کنیم، نگاه میکنیم ببینیم در آن حوزه خاص چه افرادی هستند حالا از بین آن افراد فعال در حوزه مورد بررسی یک یا چند نفر را انتخاب میکنیم. پس برندسازی شخصی و میزان موفقیت در ساخت و بهبود آن وابسته است به رقبا و حوزه فعالیت ما.
- ویژگی خاص و مفید: در این تعریف منظور از ویژگی خاص و مفید، ویژگی است که اولا از دید مخاطب ما مفید است (دقت کنید از دید مخاطبی که انتخاب میکنیم، نه مردم جهان، نه حتی خود شما!) مثل خلاقیت یا نوآوری، لوکس بودن و… و دوما یا فقط ما آن را داریم یا ما آن را بهتر و بیشتر از نظر مخاطب میتوانیم ارائه دهیم و یا میتوانیم با تبلیغات این طور به مخاطب القا کنیم که ما در آن ویژگی بهترین هستیم.
- یکسری ویژگی مثبت: دقت کنید درست است که شما باید به یک ویژگی مفید خاص مشهور باشید اما دلیل نمیشود که ویژگیهای مثبت رقبا و یا کلا ویژگیهای شخصیتی که از نظر مخاطب مهم هست را دور بیاندازید. مثلا اینکه شما در یک زمینه خاص با سابقهترین فرد و یا حتی بنیان گذار باشید و مخاطبان شما افراد سنتی باشند که این ویژگی برایشان بالاترین اهمیت را دارد دلیل نمیشود که مثلا در مورد کیفیت کار تحویلی کوتاهی کنید یا در جمعها بخواهید نگاه از بالا به پایینی داشته باشید و…
- یکسری ویژگی منفی: دقت کنید دنیای کامل بودن دنیای سردی است که هیچ کس با آن ارتباط برقرار نمیکند. در گذشته و حتی اکنون مدرسان بیسواد و کتابهای به درد نخور اصلا در مورد اینکه ویژگیهای منفی را انتخاب و به گوش مخاطب برسانید نمیگویند. منظور از ویژگی منفی ویژگیهای خاکستری (به کسی ضضرری نمزند ولی کمی کنفی است) است که به کیفیت محصول، خدمات و کار شما مربوط نیست بلکه ویژگی است که شما را در ذهن مخاطب انسان میکند! مثلا اینکه یک فوتبالیست میگوید متاسفانه من اهل کتاب نیستم یا مثلا مهران مدیری از اعتیادش به سیگار میگوید. شاید سختترین بخش پرسونال برندینگ همین اتخاب ویژگیهای خاکستری باشد!
اهمیت ساخت پرسونال برندینگ
انقدر منافع مالی و احساسی پرسونال برندینگ برای ما دارد که شاید باید چندین هزار کلمه از مزایای بیشمار آن بنویسیم، از راه افتادن سرعتر کارهای بانکی تا افزایش علاقه خانواده به ما!
وقت آن است که دست به کار شوید و نقش فعالی در زندگی مردم و مخاطبانمان داشته باشیم. چطور؟ با ساختن بپرسونال برندینگ.
نتیجه چه میشود؟ علاوه بر اینکه با ساختن برند تجاری خود مطوئنا از نظر درآمدی بیشتر رشد میکنیم و افراد بیشتری حاضر میشوند پولهای خود را به ما بدهند، چند مزیت فوقالعادهای دارد که احتمالا هر کسی آن را نمیداند!
اما میخواهیم در ادامه به مهمترین دلایل برای جدی گرفتن پرسونال برندینگ بپردازیم:
1. درآمد بالاتر
بیایید از خودمان شروع کنیم. اگر قرار باشد بابت یک کالا یا خدمتی پولی هزینه کنیم، ترجیح میدهیم به فردی که نمیشناسیمش و هنوز دوستش نداریم مراجعه کنیم یا به فردی که قلبا احساس نزدیکی با او میکنیم؟
احتمالا اگر مشکل عجیب و روانی نداشته باشیم، تریحمان این است به فردی مراجعه کنیم که پرسونال برندینگ خود را ساخته و ما مخاطب او هستیم. چرا که ما او را به عنوان یک متخصص دوست داشتنی میشناسیم.
با اینکه درآمد بالاتر برای پرسونال برندها یک چیز بدیهی است، باز هم لازم بود آن را بیان کنیم چرا که شاید مهمترین دلیل برای تلاش ساخت پرسونال برندینگ همین است.
2. شبکهسازی
ساخت و آموزش پرسونال برندینگ به ما کمک میکند تا با افراد زیادی ارتباط موثر برقرار کنیم و بتوانیم فرایند شبکهسازی را به بهترین نحو انجام دهیم. زمانی که ما به یک برند شخصی تبدیل میشویم افراد زیادی چه در زمینه کاری خودمان ( با هدف تبادل مخاطب و پیشرفت دو طرف ) و چه در زمینههای دیگر ( مثلا کارمندان بانک یا ادارات ) از ایجاد رابطه سازنده با ما استقبال میکنند.
هر چه قدر با تلاش در راستای آموزش پرسونال برندینگ به شهرت و معروفیت ما اضافه شود، افراد بیشتری ما را خواهند شناخت و اگر مراحل برندسازی شخصی را درست پیاده کنیم علاوه بر شهرت و معروفیت علاقه افراد به ما افزایش میابد و در نتیجه بیشتر میخواهند به ما یعنی فردی که دوستش دارند نزدیک شوند.
3. جلب اعتماد
برای اینکه با مقوله جلب اعتماد در روند پرسونال برندینگ آشنا شویم به جواب سوال زیر فکر کنید و ببنید جواب شما چیست؟
ما در یک سالن مطالعه به همراه سه نفری که به ترتیب یک فردی که میشناسیم و دوستش داریم، یک فردی که فقط میشناسیم و یک فردی که اصلا نمیشناسیم، در حال مطالعه هستیم. به دلایلی مجبوریم سالن مطالعه را ترک کنیم ولی کیف ما که لپ تاپ داخل آن هست را نمیخواهیم با خود ببریم. حال به نظرتان ما به کدام یک از این 3 نفر بیشتر اعتماد میکنیم؟
جواب واضح است! دقیقا در دنیای واقعی و خارج از این مثالها هم همین است. ما به فردی که پرسونال برندینگ خود را حرفهای ساخته و علاوه بر شناخت، دوستش داریم صد در صد اعتماد بیشتری داریم تا یک فردی که تا کنون نشناخته و ندیدهایم.
4. ایجاد اعتماد به نفس
علاوه بر اینکه پرسونال برندینگ منجر به احساس ارزشمندی در ما یا همان عزت نفس میشود، باعث افزایش بینظیر باور به خود یا همان اعتماد به نفس شده و با اطمینان خاطر بیشتری در مسیر موفقیت قدم میگذاریم. هنگام توسعه پرسونال برندینگ خود اعتماد به نفس بیشتری به دست خواهیم آورد.
مگر میشود فردی مثلا هزار هوادار واقعی و فالور که دوستش دارند، داشته باشد ولی از نظر اعتماد به نفس دچار مشکل باشد؟ قطعا خیر!
البته باید به این نکته توجه شود که رابطه هوش هیجانی و اعتماد به نفس با پرسونال برندینگ، یک رابطه دو طرفه است، یعنی فردی که خودباوری داشته باشد و بتواند هیجانات خود را کنترل کند میتواند به یک پرسونال برند تبدیل شود و اگر پرسونال برند شود اعتماد به نفس و کنترل هیجانات او بیشتر میشود!
5. اعتبار
پرسونال برندینگ به ما این امکان را می دهد که نام خودمان را به عنوان یک رهبر فکری یا متخصص در زمینه تخصصی خود ( و حتی زمینههای عمومی مثل فرهنگ، سیاست و… ) جا بیاندازیم.
فردی که افراد زیاد او را به عنوان یک مخصص میشناسند و به نوعی فالوور اینستاگرام یا وبلاگ او هستند، نه تنها نظر او را به عنوان یک متخصص قبول دارند بلکه حاضر هستند طبق نظر او خرید انجام دهند و بدون تحقیق و پرسیدن سوالات اضافی و فقط به واسطه اعتبار پرسونال برندینگ شخص، اقدام لازم را انجام دهند.
شما ترجیح میدهید طراحی سایت آموزشی خود را به یک برند شخصی بپردازید یا به یک فرد ناشناسی که تراکت پخش میکند یا تازه وارد دنیای اینستاگرام شده است؟
6. اصالت
داشتن پرسونال برندینگ به ما این امکان را میدهد که خود واقعیمان را افراد بیشتری بشناسند و بدانند که واقعا خارج از چهارچوب تخصص و کسب و کار ما یک انسان ویژه هستیم با تصمصمها، انتخابات، اشتباهات، تفکرات و احساسات واقعی و زمینی.
در حقیقت اگر هرم مازلو را تا کنون مشاهده کرده باشید، آخرین ینیازی که هر شخص در زندگی دارد رسیدن به خود واقعی است! اما واقعا خود واقعی چگونه قابل بیان است وقتی ما هنوز بر روی پرسونال برندینگ خود کار نکردهایم؟
انسانها به خود ما علاقه دارند نه به یک ماشین مکانیکی که فقط متخصص است!
این مطلب درآینده کامل میشود ولی تا آن زمان اگر سوالی در مورد برندسازی شخصی دارید خوشحال میشویم با هم در موردش صحبت کنیم: