آموزش فروش چه کمکی به ما میکند؟ پیشنیاهای موفقیت در آموزش فروش که کسی در موردش چیزی نمیگه، چیا هستن؟ انواع روش های فروشی که در خواب هم نمیبینی، چیا هستن؟
آموزش فروش یکی از حساس ترین کارهاست که باید جور دیگه ای بهش نگاه کرد، باید اهمیتش را درک کنیم، بدونیم چه تکنیک هایی را باید به کار ببندیم چه روش های جدیدی برای فروختن و ارتباط با مشتری هست و مواردی مثل این که در این آموزش میخواهیم با هم قدم به قدم و به دور از حاشیه های کتابی بهش بپردازیم.
برای افزایش درآمد، کسب موفقیت بیشتر در دنیای تجارت و کسب و کار و گرفتن نتیجه بهتر از آموزش فروش لازم است که تعدادی مهارت و آموزشی که در بمم قبلا احتمالا مشاهده کردید را دوباه مرور کنید یا اگر هنوز آن ها را بررسی نکرده اید، که کوهی از تجربه و آموزش رایگان منتظر نگاهتون هست:
- راهکارهای افزایش فروش
- آموزش تبلیغ نویسی
- آموزش فروش تلفنی
- آموزش بازاریابی
- آموزش دیجیتال مارکتینگ
- آموزش تبلیغات
- آموزش ایمیل مارکتینگ
- آموزش بازاریابی محتوا
- آموزش بازاریابی پیامکی
- آموزش بازاریابی چریکی
آموزش فروش از نون شب واجب تره!؟
دقیقا این جمله را باید هر رئیس کسب و کار، کارآفرین، مدرس، فروشنده و حتی فردی که از نظر حرفه ای شغلش هیچ ربطی به فروش ندارد ملکه ذهن خود کند چرا که ما در هر لحظه از زندگی با خانوده، دوست، آشنا، مشتری، کارفرما، زیر دست و… در حال معامله هستیم. پس آموزش فروش از نون شب واجب تره!
برای همسرت کادو میخری در عوض انتظار داری اون یار و یاورت باشه!
برای بچه ی مدرسه ایت گوشی میخری و انتظار دوری حرفت را گوش بده و احتمالا بیشتر درس بخونه!
تا صبح میشه از این مثال هایی زد که احتمالا هممون لمسش کدیم و تجربه اش داریم.
پس آموزش فروش مهمه و باید حتی در سطح زندگی آن را به کار ببندیم تا زندگی شادتری داشته باشیم و بتونیم کمی حقمون را از این دنییا بیشتر بگیریم نه اینکه انگشت به دهن مدام با خودمون بگیم چرا!
خب از این داستان های سطح زندگی که بگذریم میرسیم به پول و کسب و کار، پس لحن را عوض کنیم و مثل آدم های اتو کشیده ی فیس و افاده ای بپردازیم به آموزش فروش و دلایل مهم بودنش از نظر بازار و موفقیت در کسب و کار.
در بازار رقابتی امروز، شرکت ها باید اطمینان حاصل کنند که تیم های فروش آنها به خوبی مجهز به مهارت ها و دانش لازم برای برقراری ارتباط موثر با مشتریان، درک نیازهای آنها و بستن معاملات هستند.
قبل از پرداختن به هر چیزی لازم است بدانیم چقدر آموزش فروش مهم بوده و چگونه این مهارت می تواند برای کسب و کارها در هر اندازه مفید و حتی معجره گر باشد، پس در زیر مهمترین مزیت های یادگیری این مهارت جذاب را با هم بررسی میکنیم:
1. بهبود عملکرد فروش
یکی از مزایای اولیه آموزش فروش بهبود عملکرد فروش است. هنگامی که تیم های فروش به درستی آموزش ببینند، می توانند فرآیند فروش را بهتر درک کنند، به طور موثر با مشتریان ارتباط برقرار کنند و معاملات را به طور موثرتری ببندند.
آموزش فروش می تواند مهارت ها و تکنیک های لازم را برای غلبه بر مخالفت ها، مذاکره موثر و ایجاد روابط قوی تر با مشتریان به متخصصان فروش ارائه دهد.
2. درآمد بیشتر
آموزش فروش موثر نیز می تواند منجر به افزایش درآمد برای کسب و کارها شود. وقتی تیمهای فروش بتوانند معاملات را به طور مؤثرتری ببندند، کسبوکارها میتوانند درآمد بیشتری ایجاد کنند و سود نهایی خود را افزایش دهند.
علاوه بر این، آموزش فروش میتواند به متخصصان این حوزه کمک کند فرصتهای معامله جدید را شناسایی کرده و به مشتریان فعلی محصولات بیشتری بفروشند یا آن ها را برای خریدهای گرانتر مجاب کنند که این میتواند درآمد کسبوکار را به شکل قابل توجهی افزایش دهد.
3. بهبود رضایت مشتری
آموزش فروش می تواند رضایت مشتری را افزایش دهد. وقتی متخصصان این حوزه به خوبی آموزش دیده باشند، برای درک نیازهای مشتری و ارائه راه حل های متناسب با این نیازها مجهزتر می شوند.
وقتی به مشتری کالا یا محصولی که واقعا به دردش میخورد را بفروشیم نه اینکه همینطور فقط برای پول درآوردن بخواهیم مشتری را سر کیسه کنیم، منجر به سطوح بالاتر رضایت مشتری، تکرار تجارت و بازاریابی دهان به دهان مثبت میشود.
4. مزیت رقابتی
در بازار رقابتی امروز، کسب و کارها باید راه هایی برای متمایز شدن از رقبای خود بیابند. آموزش فروش می تواند با تجهیز تیم های فروش به مهارت ها و دانش لازم برای برقراری ارتباط موثر با مشتریان، شناسایی فرصت های معامله و بستن معاملات، مزیت رقابتی را برای شرکت ها فراهم کند.
این مورد می تواند به کسب و کارها کمک کند تا خود را از رقبای خود متمایز کنند و مشتریان بیشتری را جذب کنند.
5. توسعه حرفه ای
آموزش فروش می تواند با فراهم کردن فرصت هایی برای پیشرفت حرفه ای، به متخصصان این حوزه کمک کند. با یادگیری مهارت ها و تکنیک های جدید، متخصصان می توانند شغل خود را ارتقا دهند و پتانسیل درآمد خود را افزایش دهند.
علاوه بر این، آموزش فروش می تواند به متخصصان این حوزه کمک کند تا از روندهای صنعت و بهترین شیوه ها به روز بمانند، که می تواند به آنها کمک کند در بازار کار رقابت کنند.
در پایان، آموزش فروش یک جنبه ضروری از توسعه کسب و کار است که می تواند تأثیر قابل توجهی بر رشد و موفقیت شرکت داشته باشد. با بهبود عملکرد فروختن، افزایش درآمد، بهبود رضایت مشتری، ایجاد مزیت رقابتی و ارائه فرصتهای توسعه حرفهای، آموزش فروش میتواند برای کسبوکارها در هر اندازه مفید باشد.
شرکتهایی که در آموزش فروش سرمایهگذاری میکنند میتوانند تیم آگاهتر، مؤثرتر و موفقتری ایجاد کنند که میتواند به آنها در دستیابی به اهداف و اهداف تجاری خود کمک کند.
پیشنیاز آموزش فروش
پیشنیاز آموزش فروش، داشتن 4 مهارت زیر است که شما با کلیک بر هر کدام میتونید، بهترین آموزش در آن زمینه را مشاهده نمایید:
- آموزش عزت نفس: یعنی احساس ارزشمندی که لازمه نه گفتن و رد درخواست بی جای مشتری، تلاش برای فروختن و مواردی مثل این است.
- آموزش اعتماد به نفس: باور به خود و کاری که میکنیم در مذاکره با مشتری و درخواست از او برای خرید امری مهم و تاثیرگذار است.
- آموزش هوش هیجانی: یک فروشنده باید بتواند هیجانات خود را کنترل کند و اگر از دست مشتری عصبانی شدن و یا به هر دیلیلی هیجان منفی پیدا کرد، بتواند آن را کنترل کند تا در نهایت پول به دست آورد!
- آموزش فن بیان: یک فروشنده باید بتواند به صورت رسا و کاملا واضح صحبت کند، به مشتری مشاوره بدهد، مذاکره کند، در جای لازم تن صدای خود را بالا و پایین ببرد و کارهایی از این دست.
آموزش فروش
شاید فکر کنیم که آموزش فروش یک آموزش پیش پا افتاده است که هر ننه قمری با کت و شلوار و البته کروات میتواند به آن بپردازد و با گفتن مزاخرفاتی در مورد اینکه فروشنده باید مشاور باشد، فروشنده باید دانای کل باشد، فروشنده باید چنین و چنان باشد، ژست روشنفکری گرفته و فکر میکند علامه دهر است!
حقیقت این است که کت و شلوار و کروات مدرس در این حوزه نمیسازد والبته باید دقت کرد که آموزش فروش، کوبیدن فردی است که در جستجوی تکنیکهای فروختن است!
اصلا انگار باب شده است که مدرسین و فعالان حوزه آموزش بازاریابی و مارکتینگ باید یک هدف داشته باشند آن هم کوباندن، تحقیر و دستور دادن به فروشندههای جویای دانش و موفقیت است.
اما ما متفاوتیم.
همراهان ما هم متفاوتند.
ما برای فروختن دور هم جمع شدهایم.
آموزش فروش ما به زبان خودمونی و کوچه بازاری هست، اگر دوست داری مزخرفات کتابی ببینی اینجا جاش نیست!
با حفظ آرامش چند تا نفس عمیق بکش چون قراره رازهایی را بهت بگم که در دورههای چند ده میلیونی اساتید بیسواد از دماغ فیل افتاده حتی به فکرشونم نمیرسه!
یعنی اساتید کتابی (مدرسی که دانشش در حد کتاب است و تجربه ندارد) میخوان دانشی منتقل کننها ولی دانش روانشناسی و مهندسی ندارن و به جای تفکر اهل بزرگنمایی هستند معمولا، در نتیجه چون چهارتا کتاب از آدمهای غیر آکادمیکی مثل برایان تریسی و ست گادین خوندن فکر میکنند میدونند، ولی در اصل خیلی کم میدونن و فقط به واسطه اولین بودن، فن بیان بالا و تیم فروشی که احتمالا دانش آکادمیک دارن ولی حوصله تدریس، کارآفرینی و راه اندازی استارت آپ را ندارند، پرسوال برندینگ خود را ساخته و معروف شدهاند!
آموزش فروش به درد چه افرادی میخورد؟
خب در قدم اول باید ببینیم که اصلا آیا یادگیری و آموزش فروش به درد ما میخورد تا بعد ببینیم میصرفد وقت و سرمایه خودمان را صرف آن کنیم یا نه!
بگذار تا همین جا خیالت را راحت کنم. امروز اگر یک تکنیک بیشتر در مورد فروختن یاد بگیری نه تنها در کسب و کار و شغلت پیشرفت میکنی بلکه در همه بخشهای زندگی مثل برقراری ارتباط موثر با اعتماد به نفس بسیار بالا پیشرفت چشمگیری میکنی و به موفقیت چشمگیری در زنگی میرسی.
حالا اگر بخواهیم بدونیم برای چه افرادی آموزش فروش باید اولین و بزرگترین اولویت باشد، میتوانیم افراد زیر را نام ببریم:
- شغل: افرادی که قصد دارند یکی از جذابترین شغلهای ممکن یعنی فروشندگی را انتخاب کنند و یا همین الان هم فروشنده هستند و میخواهند راهها و تکنیکهای بیشتری را یاد بگیرند.
- صاحبین کسب و کار: اگر شما قصد راه اندازی استارت آپ خود را داری یا به نوعی فعال حوزه کارآفرینی هستید، به خصوص در ابتدای راه نیاز دارید آموزش فروش ببینید تا بتوانید اولا محصولات یا خدمات خود را بفروشید و دوما در پروسه جذب سرمایه گذاران، بتوانید کاری کنید که بابت ایدههای شما پول بدهند!
- پرسونال برند: اگر میخواهید بر روی پرسونال برندینگ خود فعالیت کنید باید بدانید که مهمترین مهارتی که به آن در این پروسه نیاز دارید خرید ایدهها و تفکرات شما با زمان و توجه مخاطبان است که بدون یادگیری و آموزش فروش درست و اصولی ناممکن به نظر میرسد.
- شغل دوم: ممکن است شما به دنبال یک کار پاره وقت و یا شغل دوم باشید و بخواهید در اوقات فراغت خود با همکاری در فروش به درآمد فوق العادهای برسید.
- مدرسان: برای اینکه بتوانیم دانش خود را به دانشجویان و دانش آموزانمان انقال دهیم باید آنها را مجاب کنیم که ایدهها و اطلاعات ما را با پرداخت توجه ( البته بعد از پراخت شهریه! ) بپردازند.
به جر این چند دسته افرادی که در بالا به آنها پرداختیم، میتوانیم برای هر شخص زنده هزاران دلیل و برهان بیاوریم که چرا آموزش فروش برای او ضروری است و باید بخش بزرگی از وقت خود را به یدگیری آن بپردازد!
بد نیست که چند مورد زیر را در ذهن داشته باشیم:
- خداوند با وعده بهشت و عاقبت به خیری، زندگی سالم را به ما فروخته است!
- پیامبر: پیامبران با دادن وعده جهان آخرت و ترس از جهنم، دین و روش درست زندگی را به ما فروختهاند.
- داماد: پسری که به خاستگاری دختری میرود، سعی دارد خود را به خانواده عروس و البته شخص عروس بفروشد و آنها او را به عنوان داماد بپذیرند.
- عروس: دختری کهاز پسری خوشش میآید و دوست دارد با پسری وصلت کند و با او ازدواج کند باید بتواند پر را مجاب کند که به خاستگاری او بیاید و خانواده پسر هم با این وصلت موافقت کنند.
- مادر: یک مادر باید بتواند فرزند خود را مجاب کند که کار درست را انجام دهد.
دقت کنید که در تمامی مراحل زندگی و در بر خورد با تمام افراد (چه خانواده درجه یک و چه یک فرد غریبه) مدام در حال خرید و فروختن چیزهای مختلف هستیم و در نتیجه بدون یک آموزش فروش درست و حسابی قطعا نمیتوانیم به موفقیتی که لایق آن هستیم برسیم!
اگر میخواهید در بستر آنلاین مشتریان زیادی را جذب کنید به شما پیشنهاد میکنم که آموزش سئو ب م م را هم مشاهده نمایید تا بتوانید راه جذب افراد از طریق گوگل را به خوبی و در کمترین زمان ممکن یاد بگیرید.
فروش چیست؟
شاید همه فکر کنند که میدونند که فروش چیست، اما این فقط در حد یک فکر است! نظر شما چییه؟ بهتره همین الان قبل از اینکه ادامه این مقاله را بخونید برای یادگیری بهتر یک قلم و کاغذ بیارید، جواب این سوال و سوالهایی که در ادامه با هم درمیان میگذاریم را جواب بدیم تا جوابهای درست توی ذهنمون نقش ببنده و در نهایت از این آموزش نتیجه واقعی بگیریم.
نباید به خودمون اجازه بدهیم که سراغ منابع و تعریفهای دم دستی مثل ویکی پدیا ( en.wikipedia.org ) یا سایتها، منابع و کتابهای زرد بریم.
اکثر افراد فکر میکنند آموزش فروش یعنی ارائه کالا یا خدمات به ازای دریافت هزینه! آیا شما اینطوری فکر میکنید؟ آیا فکر میکنید که حتما باید کالا یا خدماتی در کار باشه؟ آیا حتما باید هزینهای پرداخت بشه؟ نظر شما چیه؟
احتمالا الان دارید با خودتون فکر میکنید که این مزخرفات چیه؟ سریع چهار تا تکنیک به من بگو میخواهم درآمدم را افزایش بدم! میخواهم بفروشم و نیازی به این حرفهای صد تا یک غاز ندارم!
اما راستش این هست که همین مزخرفات است که بعدا از توی دلش رازها و تکنیکهایی برای مجاب کردن افراد به خریدن در مییاد، از توی دل همین جوابهاست که شما میتونی بفهمی آیا واقعا فروشندهای یا میخوای جنس یا خدمات مزخرف به مردم بیاندازی!؟
پس خوب فکر کن! جواب را نوشتی؟ حالا بیا با هم بررسی کنیم ببینیم واقعا فروش چیست:
تا حالا شده با خودتون فکر کنید مردم چرا به خیریه کمک میکنند؟ چرا آدم باید پولی که براش زحمت کشیده و میتونه برای خودش خرج کنه را بده به یک نفر دیگه؟ آیا این منطقیه؟ اصلا چرا باید پدر و مادر ما پولی که میتونستن برای خودشون چیزهای خوبی بخرند را خرج بزرگ شدن ما کردن؟ چرا بیزینس منی مثل ایلان ماسک تصمیم میگیره استارلینک را رایگان در اختیار اوکراینیها بگذاره؟ چرا بیل گیتس باید پول های نازنینش را بده به آفریقاییها؟ آیا انگیزه پنهانی پشت این تصمیمها وجود داشته؟ واقعا چه ربطی این افراد به فروش داره؟
چرا ماشینی مثل رولز رویس باید نسبت به یک ماشینی مثل کیا یا هیوندای آپشنهای کمتری داشته باشه ولی حداقل قیمتی 10 برابری براش بگذارن و آرزوی خیلی از افراد خریدن رولز رویس باشه؟
چرا مردم دوست دارند به جای اینکه یک ساعت کاسیو 50 دلاری (چون تومن ارزشش ثابت نیس باید به دلار بگیم تا بعدا عدد و رقمهای این مقاله خندهدار نباشه!) بخرند دوست دارند یک ساعت پتک فیلیپ 1 میلیون دلاری داشته باشن؟ آیا مردم و افرادی که پول برای این برند و کالاها میدهند، احمق هستند؟
چرا یک مشاور اینستاگرامی قیمت زده 500 هزار تومان ولی شاید به زور ماهی 10 مورد تماس بگیرند ولی یکی دیگر قیمت 50 میلیونی دارد و تا سال دیگر همین موقع هم وقت ندارد؟
چرا مردم حاضرند پول بالای بیت کوین، شت کوین و… بدهند وقتی میدانند واقعا هیچ کالا یا تضمینی پشت آن وجود ندارد؟
تا حالا شده بخواهید کفش یا هندزفری از دیجیکالا بخرید ولی ساعتها وقت بگذارید و ندونید کدوم را میخواهید بخرید و دچار کلافگی بشید؟ معمولا موقعی که مثلا قراره به اندازه حداکثر یک میلیون تومان یک کفش بخرید چیکار میکنید؟ اصلا کلا چطور و تحت چه شرایطی خرید میکنید؟
خوب سوال تا همین جا بسته! بپردازیم به جواب اما قبلش مطمئن باشید که خوتون به تمام این سوالها جواب داده باشید! بریم ببینیم فروش چیست:
فروش یک عمل روانشناسی است که در آن عامل مجاب کننده، عامل تصمیم گیرندهای را مجاب میکند طبق خواسته خود اقدام به عملی بکند.
ای بابا اول مقاله گفتیم زبون خودمونی! این تعرفی بالا که از کتابی هم اون طرف تره! چه وضعی هست واقعا؟ یک لحظه قبل از اینکه بخواهیم اعتراضی بکنیم بیاید با هم این تعریف را با هم بشکافیم ببینیم تعریف محمد نیکبخت (خودم!) و مجموعه بمم واقعا چیه؟
- عمل روانشناسی: اولین بخش تعریف ما این هست که یک عمل روانشناسی است. یعنی شما بهترین جنس، کالا، خدمات را با کلی ترفند مذاکره بخوای بفروشی تا نتونی روان مخاطب را مجاب کنی که از شما یا مجموعه شما بخره، مگه میخره!
- عامل مجاب کننده: نگفتیم فروشنده یا تیم فروش یا مذاکره کننده یا هر کوفت و زهرمار دیگه، گفتیم تیم مجاب کننده! یعنی میتونه یک صفحه از سایت شما باشه (طراحی سایت آموزشی) که بعد از سرچ کردن کاربر بهش رسیده (سئو)، یک ایمیل تبلیغاتی باشه (ایمیل مارکتینگ)، فردی باشه که به خواهرش بگه ببین این جنس (جنس شما) برای تو بهترینه! خواهر هم بدون اینکه با شما چونه بزنه یا نیاز به مذاکرهای باشه میاد از شما میخره. مثل برند اپل که اکثرا همینطوری میخرن!
- عامل تصمیم گیرنده: واقعا چرا میگذاریم اصطلاحات مزخرفاتی مثل (بیزینس به بیزینس مثل تولید کننده مبلمان اداری که به گلرنگ میفروشه ) b2b (بیزینس به مشتری نهایی مثل بقالی سر کوچه)، b2c و (بیزینس به گاورمنت یا همون دولت که مثلا تولید کننده مبلمان اداری به دولت خدمات میده) b2g و چیزایی مثل این وقتمون را بگیره؟ در نهایت چه مشتری ما یک آدم حقیقی باشه، چه شرکت و چه حتی دولت یک نفر تصمیم نهایی را میگیره ما باید اون طرف را مجاب کنیم که بیاد بخره! الکی نگذاریم مخففهای چرت و پرت وقتمون را تلف کنه!
- انجام خواسته: خیلی از افراد دنیا ندیده فکرشون این هست که فروش فقط یعنی اینکه جنس و خدماتم را به ازای پول در اختیار دیگران قرار بدم. اما گاهی اوقات اتفاقا باید برعکس این باشد! میخواهی موفق باشی؟ جنس و خدمات بده ولی پول نگیر! تو اعتبار به دست میآوری! درست خواندی کالا و خدمات بده پول نگیر اما چرا بعضی اوقات نباید پول گرفت؟ میخواهی واقعا یک فروشنده موفق باشی؟ تا آخرش میفهمی تحت چه شرایطی و چرا باید اینکار را در یکسری زمانها و برای چه خدمات و محصولات خاص انجام بدی!
پس این 4 مورد یادت باشه فروش یک کار روانشناسی هست که در اون ما باید کسی که تصمیم نهایی را میگیره مجاب کنیم خواسته ما را انجام بده!
مطالعه مقاله بهترین کتاب بازاریابی میتونه برای همه ما مفید باشه تا بتونیم بهتر موفق بشیم!
انواع فروش
حالا که فهمیدیم فروش چیست نوبت به این میرسه که ببینیم انواعش چیه؟ چطور و با چه روشهایی میتوانیم دیگران را مجاب کنیم کاری که ما میخواهیم که معمولا پول دادن هست را انجام بدهند؟ در زیر به صورت خلاصه انواع روشها را به همراه یک توضیح خلاصه آوردیم که بعدا به صورت مفصل در مورد هر کدوم صحبت میکنیم:
- مستقیم یا direct: یعنی چشم تو چشم و به صورت حضوری عملیات انجام بشه.
- تلفنی: با تلفن فرد را مجاب کنیم از ما بخره.
- دیجیتالی: یعنی کاربر بیاد در سایت و تجارت الکتورینک ما و از ما کالا یا خدماتی بخره.
- نمایندگی: خودش شامل چند روش مختلف بر اساس قرارداد میشه که میتونه درصدی، برندینگ و فرنچایز، مشاورهای، خرده فروشی،تراکنشی، برون سپاری کامل، محموله ای (Consignment) و چند روش نامعمول دیگر که به درد کسبوکاررهای تا سرمایه در گردش 100 میلیارد در سال نمیخوره!
- b2c: یعنی یک کسب و کار بدون واسطه به مشتری نهایی کالا یا خدمات بده مثل آرایشگر سر کوچه، بقالی، نانوایی و…
- b2b: دو تا کسب و کار با هم معامله میکنند. تفاوت این روش با روش قبلی این است که در این روش دنگ و فنگ بیشتری مثل جلسات مختلف، هیئت ذاکره کننده، کارهای حسابداری و… دارد.
- b2g: همونطوری که قبلا گفتیم منظور از b2g معامله کالا و خدمات به دولت است.
- دستفروشی: احتمالا همه ما تا حالا این مدل را در کنار خیابان، ایستگاه مترو و… دیدهایم.
- تضمینی
- حضوری و ویزیتوری
- مزایده ای
- پستی: این یک روش قدیمی هست که در آن ما از طریق پست کاتالوگ محصول را برای مخاطب و مشتری احتمالی میفرستیم و بعد در صورت دلخواه مشتری جوب از طریق پست درخواست سفارش کالا را میدهد و این یعنی تمام مراحل از طریق پست انجام شود، دقت کنید که ممکن است بسته به صنعت شما هنوز هم این روش جواب دهد.
- فروش در نمایشگاه: ممکن است نمایشگاه مجازی یا حقیقی باشد.
- واسطهای: فروش واسطهای به دو صورت market place مثل دیجی کالا، آمازون، اسنپ و… باشد، یا به روش سایتهای آگهی مثل دیوار، شیپور و… باشد. دقت کنید که این روش میتواند به صورت غیر آنلاین هم باشد به این صورت که شما مثلا تولیدی آینه شمعدان نقره دارید و بروید به مغازهها بگویید این گوشه مغازه شما باشد هر گاه کسی خرید شما فلان درصدش را بردار بقیش را لطف کن.
- درون سازمانی: یعنی یک سازمان بزرگ وجود دارد که بخشهای مختلف آن از هم خرید انجام میدهند.
- همکاری در فروختن: این روش یعنی این که مثلا شما میروید دیگران را مجاب میکنید کالای دیجیکالا را بخرند، و وقتی خریدند دیجیکالا به شما یک درصدی میدهد.
- فروختن تهاتری: یعنی مثل انسان های اولیه شما به جای پول مبادله کالا با کالا یا کالا با خدمات اجام میدهید.
چند ده روش دیگر برای فروش وجود دارد که احتمالا به درد ما نمیخورد ولی همچنان اگر کسب و کار خیلی خیلی ویژهای نداشته باشید احتمالا نهایتا همین 17 روش را هم استفاده نخواهید کرد و نهایتا به 3، 4 روش بسنده کنید.
این آموزش به صورت ماهانه تکمیل میشود، تا آن موقع هر سوالی در زمینه این دنیای جذاب دارید لطفا با ما در میان بگذارید.
برخی مراجع و سایتهای مفید: